<-PollName-> <-PollItems->
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 62 بازدید دیروز : 4 بازدید هفته : 62 بازدید ماه : 105 بازدید کل : 14302 تعداد مطالب : 159 تعداد نظرات : 26 تعداد آنلاین : 2
یاد دارم در غروبی سرد سرد، می گذشت از کوچه ما دوره گرد، داد میزد: کهنه قالی میخرم، دسته دوم جنس عالی می خرم، کاسه و ظرف سفالی میخرم، گر نداری کوزه خالی میخرم. اشک در چشمان بابا حلقه بست، عاقبت آهی کشید بغضش شکست، اول ماه هست و نان در سفره نیست! ای خدا شکرت. ولی این زندگیست؟؟ بوی نان تازه هوشش برده بود، اتفاقا مادرم هم روزه بود. خواهرم بی روسری بیرون دوید. گفت: آقا سفره خالی میخری؟؟
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جور واجور و آدرس merzeng.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.